اسماعیل میر فخرایی (زاده ۱۳۲۵)، مجری و تهیه کننده برنامه‌های علمی تلویزیون ایرانیاست.

او فارغ التحصیل رشته لیسانس زیست شناسی از دانشگاه تهران و رشته رادیو و تلویزیون از و فوق لیسانس ارتباطات در آموزش از همان دانشگاه است. وی کار خود را در سال ۱۳۴۵ به عنوان مجری و تهیه‌کننده برنامه‌های علمی مجموعه‌ای به نام دانش در رادیو و تلویزیون شروع کرد.

از جمله فعالیت او: ساخت بیش از ۵۰۰ برنامه در زمینه مسائل علمی، شرکت در مجموعه تلویزیونی با عنوان جمعیت، حال، آینده و ساخت مجموعهٔ علمی با طبیعت که به مسائل زیست محیطی می‌باشد. میرفخرایی در کنار فعالیت‌های خود به تدریس در دانشگاه‌های ایران و خارج از کشور نیز اشتغال دارد.

در ادامه مصاحبه  اختصاصی ماهنامه کتیبه تفرش با دکتر اسماعیل میرفخرایی

دکتر اسماعیل میرفخرایی در مدت اقامتش در ایران حتما به تفرش سفر می کند.که در یکی از سفرهایش گفتگویی داشتیم که در پی می آید:

کتیبه: لطفا خلاصه یی از بیوگرافی تحصیلی و شغلی خودتان بگویید:* : من در سال 1325 در محله بازارچه آشیخ هادی تهران که الان وجود خارجی ندارد و فقط در خاطره هاست و امروز خیابانی با نام ابوسعید است به دنیا آمدم و دردبستان رشیدیه واقع در خیابان امیریه، در دبیرستان رهنما واقع در خیابان منیریهبه مدیریت علی اکبر میر فخرایی درس خواندم و در رشته زیست شناسی در دانشگاهتهران تا مقطع لیسانس ادامه تحصیل دادم که استاد برجسته ما دکتر عبداله شیبانیبود که تأثیر بسیار بالایی در تفکر ما داشت. سپس در  دانشگاه ایلینوی جنوبی درآمریکا لیسانس رشته تولید برنامه در رادیو و تلویزیون و همچنین فوق لیسانسارتباطات و آموزش در ارتباطات را اخذ کردم و مدرک PHD )دکترای تخصصی(خود را در رشته علوم ارتباطات از دانشگاه Curtin استرالیا دریافت نمودم.از سال 1345 به استخدام سازمان رادیو و تلویزیون ملی ایران درآمدم و به مدتدوسال به عنوان گوینده و مجری و پس از آن به عنوان تهیه کننده و پس از برگشتاز آمریکا به عنوان مدیر برنامه شبکه دوم رادیو و تلویزیون مشغول شدم و پس ازانقلاب نیز زودتر از موعد بازنشسته شدم و پس از آن بنا به دعوت های مختلف دربرخی از برنامه های علمی شرکت می کنم. ضمنا دوره های آموزشی تکمیلی خود رادر نیوکاسل انگلستان و در پنسیلوانیای آمریکا گذراندم.

کتیبه: لطفا از فعالیت های دوران بازنشستگی پیش از موعد خود بگویید:*: در دوران بازنشستگی هم به نظر می رسد برای کشورم مفید بوده ام زیرا خودشما از برنامه هایی از من یاد می کنید که مربوط به دوران بانشستگی ام است. ما باتمام توان سعی کردیم که دست از خدمت به ایران عزیز برنداریم.برنامه هایی در رادیو مثل برنامه »گفتگو« و در تلویزیون برنامه هایی درباره کنترلجمعیت به نام »جمعیت، حال، آینده« که هشداری بود به مردم ایران که جمعیتزیاد عواقب خوبی ندارد و برنامه ای به نام »با طبیعت« تولید کردیم. آن هم در زمانخودش مورد توجه ویژه قرار گرفت و از این قبیل برنامه سازی ها برای خدمت بهمملکت انجام دادیم که هدف ما همیشه حفظ منافع مملکت و کشور عزیزمان ایرانبوده است.

کتیبه: لطفا در مورد تز دکترای خود توضیح دهید:*: عنوان تز دکترای این جانب »استفاده قانونی و غیرقانونی از رسانه در ایران«بوده است که استفاده قانونی منظور رادیو و تلویزیون رسمی و استفاده غیر قانونیمربوط به ماهواره می شود. من در روزنامه ها و مجالت مکرر می گویم بسیاری ازشبکه های ماهواره ای عامل فساد هستند و علت گرایش مردم به شبکه های ماهوارهای کم کاری رسانه های داخلی است و این که مردم اگر سرویس دهی مناسب از رسانه های داخلی ببینند و رسانه داخلی درست عمل کند و اخبار و برنامه هایش را بادر نظر گرفتن هنجارهای اجتماعی درست به مردم برساند مردم به سراغ شبکه های ماهواره ای نمی روند، همین طور برنامه های تفریحی، سرگرمی و علمی. چه اشکالیدارد که تلویزیون ما بیاید یک شب مثال از تفرش در کانال مربوطه  برنامه کاملیپخش کند جهت معرفی تفرش و قابلیت های آن به مردم ایران، اگر هر جای ایران برویم ویژگی خاص خودش را دارد که تلویزیون به آنها بی توجه است و تلویزیونوسیله ای است که باید در خدمت مردم قرار گیرد در غیر این صورت اگر جنسداخلی خوب نباشد مردم در فروشگاه بیشتر سراغ جنس خارجی می روند و من واقعاناراحت می شوم وقتی می بینم که در تهران و بعضی از مناطق کشور مردمی وجوددارند که از مسائل زندگی روزمره ایران بی خبرند چرا که فقط به رسانه های خارجیتوجه می کنند. بسیاری از برنامه های شبکه های رسانه های خارجی برای جامعه سم است وقتی رسانه داخلی کارش را خوب انجام نمی دهد رسانه خارجی این خالءرا پر می کند در حالی که مضراتی دارد.

کتیبه: در مورد شکوفا شدن تفرش و پیشرفت و توسعه آن چهپیشنهادهایی دارید؟*: از بیرون که نگاه می کنیم می گوییم تفرش مساوی آرامش، گردش، فرهنگو ادب؛ بنابراین بایستی با ورود صنایع آالینده و شلوغی های بی رویه و ساخت وسازهای غیرمتناسب در تفرش به شدت مقابله شود و پایه را در توسعه دانشگاه هاو افزایش رشته های مرتبط و توسعه ظرفیت گردشگری و فرهنگ و هنر و ادبیاتگذاشت اگر کسی تفرش را به طرف صنعت آالینده ببرد، این شهر ویژگی خود رااز دست می دهد و هوای این جا نیز مثل اراک آلوده می شود باید ویژگی طبیعیتفرش حفظ شود از باالی این تفرش عزیز که وارد می شویم از ارتفاع 2500 متریمی بینیم که باغاتی سرسبز و هوایی سالم وجود دارد که این یک نعمتی است کهباید حفظ شود. آسمان تفرش به دور از هر گونه آلودگی است و شب هایش تفکربرانگیز است و قابلیت خوبی برای رصد ستارگان دارد امیدوارم که تفرش هیچگاهصنایع آلوده ساز بخود نپذیرد و من اولین کسی باشم که یک رادیوی محلی در تفرشبرای رونق کار مردم راه اندازی نمایم و امیدوارم ساکنین تفرش و مسافران آن محیطزیست سالم و فرهنگ و ادب آن را حفظ کنند من به حیوانات و محیط زیست عالقهمندم و آرزو  دارم که محیط زیست طبیعی تفرش سالم باقی بماند.تفرش از نظر فرهنگی هم ارزش دارد، تفرشی ها ادبیاتی حرف می زنند و ادبیاتیفکر می کنند. باید به این ها و فرزندانشان آفرین گفت که برمی گردند به تفرشو بایستی آدم هایش اصالت تفرشی بودن را حفظ کنند و من از تفرشی هایی کهساکن تهران و دیگر نقاط شده اند و به عنوان شهر علم و ادب آن افتخار می کنندمی خواهم که به جای شمال، بیایند در تفرش سرمایه گذاری کنند و تفرش را بدینوسیله حفظ کنند و با ساخت و ساز مناسب رونق بدهند.تفرشی ها از اول اهل علم و فرهنگ و ادب بودند چون فضای این جا این جوریمی طلبد بایستی این فضا را نگهداری کرد و یاد و نام بزرگان و دانشمندان و دلسوزانآن را زنده نگاهداشت در نتیجه تفرش یک خاطره فرهنگی است تفرش برای منیک ایده است. تفرش برای من یک ایده آل است. ما تفرشی ها از تفرش، حسی درذهن داریم که ممکن است دیگران متوجه نشوند. در هر حال تفرش محلی است کهباید به آن بالید و افتخار کرد. تفرشی ها باید قدر تفرشی بودنشان را بدانند و کسانیکه در تفرش ساکن هستند نیز همین طور. انسان ها بایستی به اصالت خود برگردندو انکار گذشته یک کاری است که نشان از بی فرهنگی است و عالمت بیماری تازهبه دوران رسیدگی است. ما تفرشی ها بایستی اصالت خود را حفظ کنیم و بایستیبه تفرش توجه بیشتری شود و نبایستی به خاطر کمبودها و مشکالت و محرومیتهای ظاهری تفرش را انکار کرد. باید کاری شود که بسیاری از دلسوزان و متخصصانکه از این جا رفته اند با افتخار به تفرش توجه کنند و برای حفظ آن در زمینه هایمختلف سرمایه گذاری کنند و هرکس در توان و تخصص خود به تفرش کمک کندو در جهت شکوفا شدن استعدادها و قابلیت های آن بکوشد و این کاری که شما باتوجه به اهمیتی که به مسائل فرهنگی انجام می دهید می تواند آبروی تفرش را باالببرد  و من از کلیه همشهریان و جوانانی که به آب و خاک خودشان عالقه نشان میدهند تشکر می کنم.

کتیبه : در مورد عالقه و خاطرات خود در تفرش توضیحاتی بدهید:*: در مورد عالقه من به تفرش باید بگویم که در حقیقت یک عالقه خانوادگیاست و از بچگی یاد دارم که ما تابستان ها برای تفریح و گردش می آمدیم و بحثتفرش در خانواده ما همچنان بوده به حدی که پدربزرگمان و عموهای بزرگ ماهمیشه از طرف همسرانشان مورد شماتت بوده اند که شما تفرش را بیشتر از مادوست دارید و بعضی از همسران این پدران ما که فرزندان مردی به نام میرزا سیدمحمود میرفخرایی بوده اند این ها با تفرش میانه خوبی نداشته اند و می گفتندهمسران ما عاشقان تفرش اند و این ها تا فرصت پیدا می کنند به تفرش می روندبه طوری که عموهای بزرگ ما از جمله مرحوم سید علی اصغر میرفخرایی پدر آقایمحمود میرفخرایی در جاده تفرش تصادف کردند و جان خود را از دست دادند وهم چنین یکی دیگر از عموهای دیگرمان، پدربزرگ ما که به او می گفتیم باباجونتفرشی مرحوم سید حسین میرفخرایی همیشه تفریحش این بود که مرا بیاورد گاراژتفرش در میدان قزوین، خالصه تفرش در ذهن پدران ما جای عزیزی بود که اینحس را به ما هم منتقل کرده اند به طوری که برای ما تفرش یک ارزش است و یکخاطره آرام بخش، وقتی اسم تفرش می آید من یاد پدربزرگم می افتم که همیشه ازخاطرات تفرش می گفت. پیوند عاطفی ما با تفرش قطع نشده و در ذهن ما رمانتیکبوده و تعلق خاطر داریم. پدرم در بهترین جاهای آمریکا در شهر بوستن می گفت اینجا چقدر شبیه تفرش است. من عالقه زیادی به تفرش دارم و از بچگی که تابستانها به تفرش می آمدیم با آن که جاده خاکی بود و چشم درد می گرفتم و به سختیدر گردنه های پر و پیچ و خم خود را به تفرش می رساندیم و هنوز بهترین خاطراتمن در ایامی بود که در باغات ملک »کهنلو« محله میانده گذشته است تا از جادهاصلی به طرف تفرش می پیچم حالم دگرگون می شود و مغزم به کار می افتد وشخصا متأسفم که چرا هیچ وقت نتوانستم به مدت طوالنی در تفرش ساکن شوماالن در فکر این هستم که یک جایی را در تفرش فراهم کنم برای سکونت به شرطیکه در تفرش همین اصالت فرهنگی و سالمت محیط زیست حفظ شود و آرزو دارمتفرش، تفرش بماند.

کتیبه: چه خاطره ای از مصاحبه تاریخی خودتان با مرحوم پروفسورحسابی دارید؟*: من وقتی دانشجوی علوم دانشگاه تهران بودم شناخت کلی از آقای دکترحسابی داشتم و می دیدم با چه متانتی در دانشگاه حضور پیدا می کنند. تا این کهیک روز مهندس ایرج حسابی گفتند که آقای دکتر حسابی گفته اند که حاضرندبا آقای میرفخرایی که اهل تفرش هستند مصاحبه کنند. تا ان زمان دکتر حسابیبا هیچ کس مصاحبه نکرده بود و اصوال عالقه زیادی به مصاحبه نداشت. با ایشانمصاحبه ای در قالب برنامه گفتگوی رادیویی داشتیم که به صورت یکی از مصاحبههای ویژه درآمد که به آن توجه شد. حتا در جلسه ای که خدمت مقام معظم رهبریرسیدیم ایشان هم اشاره کردند که »من این مصاحبه را شنیده ام و به این گونهمصاحبه ها اهمیت می دهم«. با توجه به نقش مهم رادیوی مرکزی در آن موقع با120 نفر از اساتید کشور از جمله پروفسور حسابی مصاحبه کردم.

کتیبه : چه توصیه ای برای پربارتر شدن این نشریه دارید؟* : به نظر می رسد مطالب کاملی در حد یک ماهنامه محلی با سعی فراوان دراین نشریه گنجانده شده است. اگر مطالبی در این موارد بیاید که به خواننده کمککند تا دانش بیشتری نسبت به محیط خود پیدا کند بهتر است، از جمله در مورداهمیت حفاظت از محیط زیست و حفظ گونه های طبیعی ـ گیاهی و جانوری وتوجه به جاذبه های اکوتوریسم منطقه و قدردانی از دست اندر کاران و عاقه منداناین موضوعات و بایستی در منطقه صنایع غیر آلوده ساز مورد توجه و تشویق قرارگیرند و اهمیت توجه به حیوانات ـ طبیعت ـ محیط زیست از نظر اسالم و فرهنگاصیل ایرانی روشن تر گردد. در نهایت نظر به این که تفرش شهر ادب و فرهنگ استبایستی در آن به شدت از آنچه که توسعه غیرفرهنگی و تنها به معنای فیزیکی آناست پرهیز شود زیرا توسعه واقعی در مغز اشخاص اتفاق می افتد.

کتیبه : صحبت پایانی خود را بفرمایید:*: من خود را همچنان دانشجوی علوم می دانم و عالقه ام اشاعه تفکر علمی وباال بردن سطح دانش در میان ایرانیان است و تفکر علمی فقط در مطالعه فیزیک وشیمی و... نیست بلکه در همه امور زندگی است. به همه جوانان و هموطنان توصیهمی کنم که مرتب و منظم فکر کنند که این کار سبب می شود در زندگی روزانههم از ریخت و پاش بیخود اجتناب کنند و بجای تفکر صرف مادی به فکر مملکت ومرز و بوم خود نیز باشند چون در مصاحبه هایی که با بیش از 120 دانشمند صاحبنام ایران از جمله پروفسور حسابی داشتم هیچ کدام را در بند مادیات به طور خاصندیدم بلکه همه به ایران و رشته علمی و هنری خود عشق می ورزیدند.

کتیبه : با سپاس و موفق باشید.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


موضوعات مرتبط: مشاهیر تفرش ، ،
برچسب ها : ,,,,,


تاريخ : یک شنبه 3 خرداد 1394 | 11:3 | نویسنده : علی رضا جعفری |
.: Weblog Themes By VatanSkin :.